زینب جونزینب جون، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره
داداش حسینداداش حسین، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

دخترکم

بدان دخترم:

1393/2/17 10:42
نویسنده : مامانی زینب
126 بازدید
اشتراک گذاری

 

هیچ باغبانی را سرزنش نمی كنند كه چرا دور باغ خود حصار و پرچین كشیده است، چون باغ بی دیوار، از آسیب مصون نیست و میوه و محصولی برای باغبان نمی ماند.

هیچ كس هم با نام و بهانه «آزادی» دیوار خانه خود را بر نمی دارد و شبها در حیاطش را باز نمی گذارد، چون خطر رخنه دزد، جدی است.
هیچ صاحب گنج و گوهری هم، جواهرات خود را بدون حفاظ، در معرض دید رهگذران نمی گذارد تا بدرخشد، جلوه كند و چشم و دل برباید، چون خود جواهر ربوده می شود.
هر چیز كه قیمتی تر باشد، درصد مراقبت از آن بالاتر می رود.
هر چه كه نفیس تر باشد، بیم ربودن و غارت بیشتر است و مواظبت لازمتر.
مگر نه اینكه آثار نفیس خطی را در موزه ها و ویترینها می گذارند، تا با لمس دستهای این و آن، خراب نشود و از ارزش نیفتد؟!
اینها همه، فرمان عقل است و اقتضای تجربه.
اگر در شیشه عطر را باز بگذاری، عطرش می پرد.
اگر رشته مروارید را در كمد و صندوق نگذاری و در آن را نبندی، گم می شود.
اگر در مقابل پنجره خانه ات، توری نزنی، از نیش پشه ها و مزاحمت مگسها در امان نخواهی بود.
وقتی راه ورود پشه ها را می بندی، خود را «مصون» ساخته ای، نه «محدود» و زندانی.
وقتی در خانه را می بندی، یا پشت پنجره اتاقت پرده می آویزی، خانه خود را از ورود بیگانه و نگاههای مزاحم در پناه قرار داده ای، نه كه خود را در قید و بند و حصار افكنده باشی.
این را هم عقل و تجربه ات فرمان می دهد.
قرآن هم می گوید: زنان خودآرایی و خودنمایی و عشوه گری نكنند، تا مورد آزار بیماردلان قرار نگیرند. (ر.ك: «فَلا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَیَطمَعَ الّذی فی قلبهِ مرضٌ» (احزاب، آیه 32 و 33 ؛ نیز نور آیه 30 و 31)
اگر برای ایمنی از خطرها و آسودگی از مزاحمان، خود را بپوشانیم، نه كسی ایراد می گیرد، و نه اگر هم ایراد بگیرد، اعتنا می كنی چرا كه سخنش را بی منطق و ناآگاهانه می دانی و می بینی.
اینكه: «دل باید پاك باشد»، بهانه ای برای گریز جاهلانه از همین مصونیت است و آویختن به شاخه «لاقیدی»، وگرنه از دل پاك هم نباید جز نگاه و رفتار پاك برخیزد.

هیچ باغبانی را سرزنش نمی كنند كه چرا دور باغ خود حصار و پرچین كشیده است، چون باغ بی دیوار، از آسیب مصون نیست و میوه و محصولی برای باغبان نمی ماند.
هیچ كس هم با نام و بهانه «آزادی» دیوار خانه خود را بر نمی دارد و شبها در حیاطش را باز نمی گذارد، چون خطر رخنه دزد، جدی است.
هیچ صاحب گنج و گوهری هم، جواهرات خود را بدون حفاظ، در معرض دید رهگذران نمی گذارد تا بدرخشد، جلوه كند و چشم و دل برباید، چون خود جواهر ربوده می شود.
هر چیز كه قیمتی تر باشد، درصد مراقبت از آن بالاتر می رود.
هر چه كه نفیس تر باشد، بیم ربودن و غارت بیشتر است و مواظبت لازمتر.
مگر نه اینكه آثار نفیس خطی را در موزه ها و ویترینها می گذارند، تا با لمس دستهای این و آن، خراب نشود و از ارزش نیفتد؟!
اینها همه، فرمان عقل است و اقتضای تجربه.
اگر در شیشه عطر را باز بگذاری، عطرش می پرد.
اگر رشته مروارید را در كمد و صندوق نگذاری و در آن را نبندی، گم می شود.
اگر در مقابل پنجره خانه ات، توری نزنی، از نیش پشه ها و مزاحمت مگسها در امان نخواهی بود.
وقتی راه ورود پشه ها را می بندی، خود را «مصون» ساخته ای، نه «محدود» و زندانی.
وقتی در خانه را می بندی، یا پشت پنجره اتاقت پرده می آویزی، خانه خود را از ورود بیگانه و نگاههای مزاحم در پناه قرار داده ای، نه كه خود را در قید و بند و حصار افكنده باشی.
این را هم عقل و تجربه ات فرمان می دهد.
قرآن هم می گوید: زنان خودآرایی و خودنمایی و عشوه گری نكنند، تا مورد آزار بیماردلان قرار نگیرند. (ر.ك: «فَلا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَیَطمَعَ الّذی فی قلبهِ مرضٌ» (احزاب، آیه 32 و 33 ؛ نیز نور آیه 30 و 31)
اگر برای ایمنی از خطرها و آسودگی از مزاحمان، خود را بپوشانیم، نه كسی ایراد می گیرد، و نه اگر هم ایراد بگیرد، اعتنا می كنی چرا كه سخنش را بی منطق و ناآگاهانه می دانی و می بینی.
اینكه: «دل باید پاك باشد»، بهانه ای برای گریز جاهلانه از همین مصونیت است و آویختن به شاخه «لاقیدی»، وگرنه از دل پاك هم نباید جز نگاه و رفتار پاك برخیزد
.

هیچ باغبانی را سرزنش نمی كنند كه چرا دور باغ خود حصار و پرچین كشیده است، چون باغ بی دیوار، از آسیب مصون نیست و میوه و محصولی برای باغبان نمی ماند.
هیچ كس هم با نام و بهانه «آزادی» دیوار خانه خود را بر نمی دارد و شبها در حیاطش را باز نمی گذارد، چون خطر رخنه دزد، جدی است.
هیچ صاحب گنج و گوهری هم، جواهرات خود را بدون حفاظ، در معرض دید رهگذران نمی گذارد تا بدرخشد، جلوه كند و چشم و دل برباید، چون خود جواهر ربوده می شود.
هر چیز كه قیمتی تر باشد، درصد مراقبت از آن بالاتر می رود.
هر چه كه نفیس تر باشد، بیم ربودن و غارت بیشتر است و مواظبت لازمتر.
مگر نه اینكه آثار نفیس خطی را در موزه ها و ویترینها می گذارند، تا با لمس دستهای این و آن، خراب نشود و از ارزش نیفتد؟!
اینها همه، فرمان عقل است و اقتضای تجربه.
اگر در شیشه عطر را باز بگذاری، عطرش می پرد.
اگر رشته مروارید را در كمد و صندوق نگذاری و در آن را نبندی، گم می شود.
اگر در مقابل پنجره خانه ات، توری نزنی، از نیش پشه ها و مزاحمت مگسها در امان نخواهی بود.
وقتی راه ورود پشه ها را می بندی، خود را «مصون» ساخته ای، نه «محدود» و زندانی.
وقتی در خانه را می بندی، یا پشت پنجره اتاقت پرده می آویزی، خانه خود را از ورود بیگانه و نگاههای مزاحم در پناه قرار داده ای، نه كه خود را در قید و بند و حصار افكنده باشی.
این را هم عقل و تجربه ات فرمان می دهد.
قرآن هم می گوید: زنان خودآرایی و خودنمایی و عشوه گری نكنند، تا مورد آزار بیماردلان قرار نگیرند. (ر.ك: «فَلا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَیَطمَعَ الّذی فی قلبهِ مرضٌ» (احزاب، آیه 32 و 33 ؛ نیز نور آیه 30 و 31)
اگر برای ایمنی از خطرها و آسودگی از مزاحمان، خود را بپوشانیم، نه كسی ایراد می گیرد، و نه اگر هم ایراد بگیرد، اعتنا می كنی چرا كه سخنش را بی منطق و ناآگاهانه می دانی و می بینی.
اینكه: «دل باید پاك باشد»، بهانه ای برای گریز جاهلانه از همین مصونیت است و آویختن به شاخه «لاقیدی»، وگرنه از دل پاك هم نباید جز نگاه و رفتار پاك برخیزد.

هیچ باغبانی را سرزنش نمی كنند كه چرا دور باغ خود حصار و پرچین كشیده است، چون باغ بی دیوار، از آسیب مصون نیست و میوه و محصولی برای باغبان نمی ماند.
هیچ كس هم با نام و بهانه «آزادی» دیوار خانه خود را بر نمی دارد و شبها در حیاطش را باز نمی گذارد، چون خطر رخنه دزد، جدی است.
هیچ صاحب گنج و گوهری هم، جواهرات خود را بدون حفاظ، در معرض دید رهگذران نمی گذارد تا بدرخشد، جلوه كند و چشم و دل برباید، چون خود جواهر ربوده می شود.
هر چیز كه قیمتی تر باشد، درصد مراقبت از آن بالاتر می رود.
هر چه كه نفیس تر باشد، بیم ربودن و غارت بیشتر است و مواظبت لازمتر.
مگر نه اینكه آثار نفیس خطی را در موزه ها و ویترینها می گذارند، تا با لمس دستهای این و آن، خراب نشود و از ارزش نیفتد؟!
اینها همه، فرمان عقل است و اقتضای تجربه.
اگر در شیشه عطر را باز بگذاری، عطرش می پرد.
اگر رشته مروارید را در كمد و صندوق نگذاری و در آن را نبندی، گم می شود.
اگر در مقابل پنجره خانه ات، توری نزنی، از نیش پشه ها و مزاحمت مگسها در امان نخواهی بود.
وقتی راه ورود پشه ها را می بندی، خود را «مصون» ساخته ای، نه «محدود» و زندانی.
وقتی در خانه را می بندی، یا پشت پنجره اتاقت پرده می آویزی، خانه خود را از ورود بیگانه و نگاههای مزاحم در پناه قرار داده ای، نه كه خود را در قید و بند و حصار افكنده باشی.
این را هم عقل و تجربه ات فرمان می دهد.
قرآن هم می گوید: زنان خودآرایی و خودنمایی و عشوه گری نكنند، تا مورد آزار بیماردلان قرار نگیرند. (ر.ك: «فَلا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَیَطمَعَ الّذی فی قلبهِ مرضٌ» (احزاب، آیه 32 و 33 ؛ نیز نور آیه 30 و 31)
اگر برای ایمنی از خطرها و آسودگی از مزاحمان، خود را بپوشانیم، نه كسی ایراد می گیرد، و نه اگر هم ایراد بگیرد، اعتنا می كنی چرا كه سخنش را بی منطق و ناآگاهانه می دانی و می بینی.
اینكه: «دل باید پاك باشد»، بهانه ای برای گریز جاهلانه از همین مصونیت است و آویختن به شاخه «لاقیدی»، وگرنه از دل پاك هم نباید جز نگاه و رفتار پاك برخیزد.

گل حجاب وعطرعفاف

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

madarkhanomi
17 اردیبهشت 93 12:11
سلام. وب قشنگی داری عزیزم مطلب بسیار مفید و خوبی بود.ممنون. انشاله زینب خانوم زنده باشه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترکم می باشد